چنان ارتباط عميق وهمه جانبه اي مي گردد كه بي هيچ شك وشبهه اي قابل مقايسه با هيچ يك از ديگر ارتباطات انساني نيست به نحوي كه قرارداد ناشي از آن داراي نوعي تقدس شده است . وصلت مساله بسيار مهمي است كه بخش اعظمي از جنبههاي گوناگون زندگي فردي و اجتماعي انسان را زير تاثير قرار ميدهد . امروزه شمار روز افزون موردها طلاق موجب شده است تا صاحبنظران به انديشه كشف كردن رويكرد حلهايي باشند كه يك ازدواج موفق و تندرست را فراهم شاخته مانع از شيوع و ارتقاء آمار طلاق كه يقينا عواقب بعدي آن بسيار دشوارتر و سخت تر شود . مشورت قبل از ازدواج ابتدا در موضوع مسائل پزشكي , مساله گروههاي فوتي و ژنتيكي آغاز گرديد و امروزه كم كم درخصوص مسائل شخصيتي و كم عقل و رابطه ها نيز در حالا شكل گيري و كاربرد است . در اين مقوله كاركردهاي مشاوره پيشين از ازدواج مضاعف با اهميت ميباشند كه به آنها ميپردازيم .
بررسي ملاكهاي ازدواج سالم در مشاوره قبل از ازدواج
مشورت كردن قبل ازدواج در الويت نخستين به روشن ساختن ملاكهايي ميپردازند كه براي داشتن يك تعيين مناسب در ازدواج لازم ميباشند . عدم توجه به تعيين چنين ملاكهايي و نرخگذاري و حق تقدم بندي نامطلوب آنها اكثر اوقات موجب ناكاميهاي بعدي مي گردند . بر اين اساس در مشاوره قبل از وصلت كارايي ميشود ملاكهاي افرادي كه قصد تزويج دارا هستند بررسي شده و راهنمايي حتمي راجع به مورد نظر داشتن ملاكهاي مطلوب ارائه گردد .
سن تزويج
سن تزويج عامل مهمي است كه مي توانند رضايت از زندگي مشترك را زير تاثير قرار دهد اگرچه اين استدلال به تنهايي نميتواند تعيين كننده باشد , اما برهان مهمي است كه بايستي مورد توجه قرار گيرد . بر اين پايه لازم به نظر مي رسد ميزان آمادگي سني , ديوانه و اجتماعي طرفين مورد بررسي قرار گيرد . بطوري كه عدم پختگي رواني , عاطفي , جسماني و اجتماعي طرفين مشكلات زيادي را به بار خواهد آورد و بديهي است رسيدن به سن و سالي كه از حيث اجتماعي مناسب براي تزويج به نظر ميرسد به تنهايي قابل تكيه كردن نخواهد بود به دليل آن كه افراد متفاوت در سنين متفاوتي به پختگي و آمادگي ضروري براي تزويج ميرسند . يك فرد 25 ساله ممكن است از پختگي و پرورش و تكامل رواني , اجتماعي و عاطفي برخوردار باشد در حاليكه فرد ديگري در سن 35 سالگي چنين آمادگي را نداشته باشد .
تطابق و تناسب شخصيتي طرفين در ازدواج
ويژگيهاي شخصيتي فراوان متنوع و متفاوت مي باشند , اما بعضي از آنان دخالت بيشتري در رضايت از زندگي مشترك دارا هستند . مطمئنا فردي كه فراوان به شست و رفت و تميزي اهميت قائل است , نخواهد توانست با فردي كه چندان در قيد و بند اين امور نيست زندگي موفقي داشته باشد . از ويژگيهاي داراي اهميت شخصيتي كه تاثير قابل توجه دراين باره داراهستند ميتوان به درون گرايي و برون گرايي اشاره كرد . افراد درون گرا تمايل زيادي به گذراندن وقت وقت ها خود به تنهايي دارا هستند در حاليكه براي افراد برون گرا تحمل چنين شرايطي بسيار سخت و آزار دهنده است . افراد درون گرا سرگرميهايي چون مطالعه و . . . دارند در حاليكه افراد برون گرا در وضعيت جمعي و درگير كننده لذت ميبرند مثل بازيهاي گونه جمعي . چنين ويژگيهايي به تعداد زيادي وجود دارند كه ولي گاه همان بودن ويژگيهاي طرفين و گاه ناهمساني آنها ميتواند فاكتوري براي تزويج چيره باشد . براي مثال ازدواج فرد باطن گرا با فرد باطن گرا پيروز آميزتر خواهد بود تا وصلت باطن گرا با فردي برون گرا در حاليكه سلطه جوئي يك ويژگي است كه حتما مي بايست ناهمساني آن در طرفين مورد دقت قرار گيرد . دو فرد سلطه جو ميزان اشراف بيشتري در زندگي مشترك خواهند داشت تا تزويج فردي سلطه جو با فردي سلطه پذير .
دوشنبه ۲۰ شهریور ۹۶ | ۱۸:۰۰ ۳ بازديد
تا كنون نظري ثبت نشده است